پخش زنده
امروز: -
سال اقتصادی مقاومتی ، تولید و اشتغال دوره زمانی خوبی برای تقویت ارزش ها و باورهای نوین اقتصادی است و رشد کارافرینی مهم ترین دستاورد ان خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری صداو سیما ، "روش های فرهنگی در توسعه اقتصادی و کارافرینی " شامل تلاش برای بهینه کردن رفتار و مدیریت ذهنی مردم و بنگاه های اقتصادی و اجتماعی و عمومی و به ویژه دانش اموزان به عنوان نسل اینده بازار کار در جهت ایجاد ثروت بیشتر است.
انگیزه ذهنی برای اصلاح رفتار اقتصادی و کسب مهارت و کارآفرینی موقعی به حداکثر می رسد که متغیرهای درونی افراد از رفتارهای نابهینه فاصله بگیرد و فرصت های آتی را با تکیه بر تولید و مصرف بهتر و درست، در جهت موفقیت های خود مدیریت کنند.
وزارت آموزش و پرورش از 4 سال گذشته تاکنون مدلی با عنوان مدل ارزیابی مدیریت تحت عنوان تعالی مدیریت مدرسه را برای بهبود کیفیت در سرفصل برنامه های خود قرار داده است.
در گام نخست 6 هزار مدرسه در این مدل ، ارزیابی شده است ، امسال 18 هزار مدرسه در کشور بر این اساس مورد ارزیابی قرار گرفته که 100مدرسه حائز شرایط ورود به جایزه دستگاهی کیفیت مدارس شده است که 10 مدرسه به نمایندگی واجد دریافت لوح اهتمام جایزه ملی کیفیت است.
در چهاردهمین دوره جایزه ملی کیفیت (1396) تمرکز جایزه ملی کیفیت بر آموزش است.
در تقویم رسمی کشور 18 آبان به عنوان روز ملی کیفیت نامگذاری شده و گرامی داشته می شود که امسال به دلیل تداخل با اربعین حسینی ، این مراسم 30 آبان در مرکز همایش های صدا و سیما برگزار می شود.
آینده شناسی و آینده نگری باعث می شود رفتار حال متناسب با پیش بینی های اینده باشد. به همین خاطر کارشناسان بازار کار معتقدند در نظام اموزش و پرورش کشور باید نقشه شغلی و کسب مهارت و کارافرینی طراحی و پیاده شود.
در سال جاری که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال اقتصاد مقاومتی ، اشتغال و تولید نامگذاری شده ، فرصت خوبی فراهم است تا نهضت کارافرینی و فرهنگ تولید ثروت سالم را در ذهن دانش اموزان نهادینه کنیم.
برای تحقق این هدف نمی توان فقط با روش های اقتصادی ، پیش رفت و موفق شد، بلکه باید ان را به فرهنگ رفتاری فرزندان ایران زمین و اینده سازان تبدیل کرد.
فرهنگ شامل دو جزء "فر" و "هنگ" است.
"فر" به معنای جلو و بالا آمده می باشد و "هنگ" در زبان فارسی از ریشه اوستایی «تنگ» و به معنای کشیدن و وزن است.
فرهنگ فارسی معین ، واژه فرهنگ را به معنای علم، دانش و تدبیر آورده و در فرهنگ بزرگ سخن ، چنین تعریف شده است : پدیده کلی پیچیدهای از آداب، رسوم، اندیشه، هنر و شیوه زندگی است که در طی تجربه تاریخی اقوام شکل میگیرد و قابل انتقال به نسلهای بعدی است.
فرهنگ لغات وبستر نیز لفظ فرهنگ را به عنوان مجموعهای از رفتارهای پیچیده انسانی که شامل افکار، روش زندگی، گفتار، اعمال و آثار هنری تعریف کرده است که بر توانایی انسان برای بکارگیری و انتقال دانش به نسل دیگر اطلاق میشود.
فرهنگ به عنوان یک اصطلاح فنی در نوشتههای انسانشناسان در اواسط قرن نوزدهم وارد شده است.
هنگامی که فرهنگ یک گروه یا جامعه شکل گرفت و به تدریج بهبود یافت افراد آن حوزه فرهنگی، کیفیت تمایلات، ذهنیات و رفتارهای خود را با آن منطبق می کنند و به گونهای رفتار خواهند کرد که هنجارها و ارزشهای فرهنگی شکسته نشود و فردی غیرعادی شناخته نشود.
پس ، فرهنگ مجموعهای از باورها، اندیشهها و تراوشات فکری بشر در طول تاریخ است که زمینهساز و تداوم بخش رشد و تعالی انسان و شکلگیری هویتی خاص برای او محسوب می شود.
فرهنگ مجموعهای تبادلپذیر و به اشتراک گذاشتن از مجموعه داشتهها و پیشینههای جوامع انسانی است که به عنوان سرمایهای قابل انتقال از نسلی به نسل دیگر بررسی می شود و در عین حال یکی از رایجترین، پیچیدهترین و پرابهامترین مفاهیم است.
در گذشته ارتباط متقابل فرهنگ و اقتصاد و بازار کار و مهارت در کشور مورد توجه نبوده است اما امروزه فرهنگ و اموزش ، هسته اصلی تحولات اقتصادی محسوب می شود و باید به بعد اقتصادی فرهنگ به گونه ای روزافزون توجه کنیم.
در این میان دانش اموزان مخاطبان اصلی محسوب می شوند.
داراست. اگر 3 بعد جامعه را سیاست، فرهنگ و اقتصاد بدانیم، سیاست همان نظام تمایلات و گرایش هاست ، فرهنگ نیز نظام مفاهیم و علوم است و بالاخره اقتصاد و نظام عملکردها و ابزارسازی های عینی خواهد بود. با وقوع انقلاب اسلامی و پس از پالایش ساختارهای سیاسی گام بعدی انقلاب در جهت نیل به تمدن و فرهنگ اسلامی و مدینه فاضله اسلامی (مدینه النبی) بود که در آن انسان و شان او محفوظ باشد و در این خصوص با ایجاد نهادها و هنجارهایی ضمن توجه به تامین رفاه و آسایش مادی افراد جامعه، ارزش های معنوی و دینی همچون ایثار، انفاق، گذشت و فداکاری و دیگر ارزش های موصوف را هرچه بیشتر تامین و ترویج کنند.
چنان که می دانیم، انسان از منظر نظام غرب و غربیون، موجودی است همواره اقتصادی که دائما در نسبت منابع و فرصت ها، سعی در بهینه کردن منافع خویش دارد. این قضیه در دیگر ساختارها نیز مصداق دارد. از جمله ساختار آموزش و پرورش ، منابع و مناسبت های اجتماعی و... تولید و ارائه ساختارهای اجتماعی و فرهنگی متناسب با انقلاب جز با تحول بنیادین در عرضه مفاهیم اطلاعات و علوم و نظام اموزش و پرورش محقق نخواهد شد.
آثار این تحول در جبهه فرهنگی می تواند قدرت و پرورش دینی را در مواجهه با فرهنگ مدرن غرب به اثبات برساند و به حذف مشکلات فرهنگی بینجامد.
این اموزش ها را باید از مدارس اغاز کرد و در دانشگاه ها توسعه داد.
باید " اقتصادپذیری " در جامعه اموزش داده شود تا تلاش های حکومت هم به نتیجه برسد.
این اموزش باید از مدارس اغاز و در دانشگاه ها به فرهنگ رفتاری جامع تبدیل شود.
ارتقای کیفیت آموزش و پرورش هم شامل تلاش برای استخراج ارزش افزوده حداکثر در عرصه های علمی ، اجتماعی ، فرهنگی ، دینی و در نهایت توسعه کارآفرینی پایه ای در جامعه است.
تهیه مسیر شغلی از دوران مهد کودک تا پایان دانشگاه ضروری است و باید در دستور کار همه خانواده ها و نهادهای رسمی و آموزشی به ویژه وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد.
شناخت مسیر شغلی اهمیت بسیار زیادی دارد و البته در کشور و مدیریت بازار کار و اموزش مغفول مانده است و این روند سبب می شود تناسب قابلیت ها ، خلاقیتها ، استعدادها و حتی تحصیلات دانشگاهی با نوع اشتغال نیروی کار فاصله زیادی داشته باشد که این موضوع باعث کندی بهره وری و تضعیف سلامت کار می شود.
باید هدف این باشد که هر دانش اموز ایرانی حداقل یک مهارت فرا بگیرد و نهضت مهارت اموزی برای حضور بهره ور در بازار کار و اشتغال زایی نهادینه شود.
پیوند آموزش با محیط کار در قالب مهارت آموزی موجب میشود فارغالتحصیلان پس از پایان آموزش بلافاصله وارد بازار کار شوند یا در دوره دانشگاه مهارت های خود را تقویت کنند.
باید سیاست گذاری ، برنامه ریزی و اجرا در نظام مهارت اموزی هماهنگ باشد و به سمت استقرار نظام مهارت و فناوری حرکت کنیم.
با گسترش مهارت آموزی و متناسب با نیاز بازار کار می توانیم به کاهش نرخ بیکاری ، بالا بردن بهره وری نیروی انسانی ، رشد تولید نیز امیدوار باشیم.
به هر حال هر فردی با قابلیت های خاص خود به دنیا می آید و باید این استعداد به مرحله شکوفایی و فعلیت برسد بنا بر این همه خانواده ها و برنامه ریزان و نهادهای آموزشی باید برای قابلیت شناسی فرزندان خود در مسیر پیشرفت شغلی تلاش کنند.
تکمیل قابلیت های فردی با همکاری اعضای خانواده ها آغاز می شود و در مرحله بعد باید با آموزشی رسمی و غیررسمی تقویت شود و در ادامه هم انباشت مهارت باعث شکل گیری رفتار شغلی ویژه هر فرد می شود که تکرار و استمرار آن به شکل گیری شخصیت فرد در اقتصاد کمک خواهد کرد.
این نظام در هر کشوری نقطه آغازین انقلاب اقتصادی دانایی محور و تربیت نیروی انسانی برای توسعه اقتصادی دانش مدار محسوب می شود.
رشد و توسعه اقتصادی علاوه بر عوامل تولید ( کار و سرمایه ) به بهبود کیفیت نیروی کار ، پیشرفت فنی در فناوری ، صرفه جویی های ناشی از مقیاس، تخصیص مطلوب تر منابع و به آموزش وپروش بستگی دارد.
وظیفه آموزش وپرورش کشف این استعداد ها و نیز بارور ساختن آنهاست. آموزش وپرورش ضمن بهره گیری مناسب ازهوش واستعداد افراد انسانی زمینه را برای رشد وتوسعه کشور فراهم می اورد.
بر اساس آخرین برخی آمارها حدود12 میلیون نفر دانشآموز در مدارس کشور تحصیل
میکنند.
این جمعیت اصلی ترین مخاطب اقتصاد دانش محور هستند و باید ساختار نظام آموزش و پرورش هم اقتصادی و مبتنی بر افزایش بهره وری و ارتقای کارایی و افزایش اثربخشی باشد.
تحول در نظام آموزشی در دو محور ساختاری و محتوایی ، گسترش شیوه های جدید و روش های پیشرفته اموزشی و پرورشی ، تربیت اهل تفکر ، تهذیب و ورزش ، تبدیل مدرسه به مکانی برای تحول فرهنگی در جامعه مورد نیاز کشور است.
بهبود مدیریت منابع درآموزش وپرورش و روشهای تأمین منابع مالی درآموزش و پرورش ، توسعه عدالت اجتماعی و فرصت های برابر آموزشی، مدیریت منابع و برنامه های درسی و روشهای آموزشی ، مدیریت منابع و ساختار های اداری، اجرائی وقوانین ومقررات ، مدیریت منابع و مدیریت آموزشگاهی ، مدیریت منابع و روشهای ارائه خدمات آموزشی ، روش های استفاده بهینه از نیروی انسانی و آثار اقتصادی آن در آموزش و پرورش ، روشهای استفاده بهینه از منابع فیزیکی و تجهیزات ، روشهای استفاده بهینه از زمان در نظام آموزشی ، اثربخشی هزینه ها در دوره های مختلف تحصیلی ، الگوهای توزیع منابع مالی بین دورههای مختلف تحصیلی و محدودههای جغرافیایی (استان، منطقه، شهر، روستا).
، نقش دولت در تأمین منابع مالی آموزش و پرورش ، نقش شوراها، جوامع محلی ، استانداریها و شهرداری ها درتأمین منابع مالی آموزش وپرورش ، نقش بخش خصوصی وتعاونی درسرمایه گذاری وتأمین منابع مالی آموزش وپرورش و نقش خانواده ها درتأمین منابع مالی آموزش وپرورش از مواردی است که برای توسعه کارایی اقتصاد اموزش و پرورش در کشور باید مورد توجه باشد.
اولویت های اقتصاد مقاومتی و نقش معلمان
نقش آموزش و پرورش و معلمان در ایجاد و ترویج فرهنگ اقتصاد مقاومتی مهم است و باید عملیانی شود.
وزارت آموزش و پرورش با پوشش مستقیم 13 میلیون نفر از نسل آتی کشور و حضور 1 میلیون نفر فرهنگی به عنوان یکی از اصلیترین گروههای مرجع کشور ظرفیت زیادی را برای فرهنگ سازی درباره اقتصاد مقاومتی دارد و پیشتر در طرحهایی همچون «همیار پلیس» بخش کوچکی از این ظرفیت عظیم به اثبات رسیده است.
بهینهسازی روندها و ساختارها و فرهنگسازی از طریق گنجاندن سرفصلهایی در کتابهای درسی دانشآموزان و معلمان و دانشجومعلمان و برگزاری دوره تا تدوین منشور اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش مهم است.
نقش معلمین در تحقق سیاستها و خط مشیهای اعلامی نیز در نهادی همچون مدرسه بسیار پررنگتر از عوامل اجرایی در بخشهای دیگر در موضوع اقتصاد مقاومتی است. فرهنگ اشاعه شده از طریق برنامه رسمی آشکار - یعنی کتابهای درسی، محتوای آموزشی و فعالیتهای رسمی تعریف شده- همهی تاثیری نیست که مدرسه میتواند بر مخاطبین خود بگذارد. علاوه بر برنامه درسی آشکار، «برنامه درسی پنهان» (از جمله رفتار و سلوک معلمان و اولیای مدرسه و روابط بین دانشآموزان) نیز تاثیر قابل توجهی بر شکلگیری فرهنگی دانشآموزان دارد. چه بسا اثری که دانشآموزان به ویژه در سنین پایینتر از برنامه درسی پنهان در این رابطه بپذیرند، بیش از بخش رسمی و آشکار برنامههای مدرسه باشد.
کیفیت آموزشی امری اتفاقی نیست بلکه برنامه ریزی و هوشمندی می خواهد.
یادداشت: اسماعیل محمدی